سوگیریهای شناختی (Cognitive Biases) در معاملهگری میتوانند تأثیرات عمیقی بر تصمیمات ما بگذارند، گاهی حتی بدون اینکه متوجه باشیم. معاملهگری مستلزم تحلیل دقیق دادهها و تصمیمگیری منطقی است، اما این فرآیند اغلب تحت تأثیر تمایلات ذهنی قرار میگیرد. در حالی که بسیاری از معاملهگران با سوگیریهای رایج مانند سوگیری تایید یا گریز از ضرر آشنا هستند، سوگیریهای شناختی دیگری هم وجود دارند که به همان اندازه میتوانند توانایی ما در درک بازارها را مختل کنند.
در دنیای پیچیدهی معاملهگری، تصمیمگیریها تحت تأثیر انواع مختلفی از سوگیریهای شناختی قرار میگیرند که ممکن است حتی خودمان هم از آنها آگاه نباشیم. این سوگیریها میتوانند به طور ناخودآگاه بر تحلیلها و رفتارهای ما تأثیر بگذارند و باعث تصمیمات غیرمنطقی یا حتی ضررهای مالی شوند. بنابراین، آگاهی کامل و دقیق از این سوگیریها و نحوهی تأثیر آنها بر فرآیند تصمیمگیری، میتواند به شما کمک کند تا به طور مؤثرتری در بازار عمل کنید. در این مقاله، به پنج سوگیری شناختی که ممکن است در معاملات شما تأثیرگذار باشند، خواهیم پرداخت.
این مطلب را هم مطالعه کنید: تفاوت بین سوگیری و پیشبینی در معاملهگری
۱. سوگیری گذشتهنگرانه (Hindsight Bias)
تعریف: سوگیری گذشتهنگرانه به تمایل انسان برای باور به این که پیشبینی وقوع یک رویداد پس از وقوع آن، آسانتر از چیزی است که واقعاً بوده، اشاره دارد. این سوگیری زمانی رخ میدهد که افراد فکر میکنند میتوانستند یک اتفاق را پیشبینی کنند، اما این ادعا را تنها بعد از وقوع آن مطرح میکنند. به عبارتی، این حالت زمانی پیش میآید که شما با خودتان بگویید: «میدانستم این اتفاق میافتد!»
این سوگیری میتواند تأثیر منفی در یادگیری از اشتباهات و تجربیات گذشته داشته باشد. چون باعث میشود شما به جای تحلیل دقیق تصمیمات گذشته، بیش از حد به توانایی پیشبینی خود اطمینان کنید. در نتیجه، به جای تقویت نقاط ضعف و بهبود تحلیلها، در چرخهی اشتباهات تکراری گیر میافتید.
در معاملهگری: در بازارهای مالی، این سوگیری شناختی میتواند باعث شود که معاملهگران بعد از وقوع یک تغییر بزرگ در قیمتها یا روند بازار، احساس کنند که پیشبینی آن تغییر بسیار ساده بوده است. این سوگیری ممکن است باعث شود شما به اشتباه تصور کنید که «همیشه بازار را درست پیشبینی میکنید». این اعتماد به نفس کاذب میتواند منجر به تصمیمگیریهای عجولانه و بدون تحلیل کافی شود. چرا که معاملهگر به اشتباه فکر میکند توانایی پیشبینی روندها را دارد، در حالی که بازار به طور طبیعی پر از عدم قطعیت است.
راهکار: برای مقابله با سوگیری دانایی پس از واقعه، مهم است که همیشه به خاطر داشته باشید که پیشبینی بازار به هیچ عنوان آسان نیست و هیچکس نمیتواند تمام رویدادهای بازار را به درستی پیشبینی کند. بهتر است که به تجزیه و تحلیلهای واقعی و منطقی متکی باشید و از تفکر در مورد اینکه “من میدانستم” خودداری کنید.
۲. توهم خوشهای (Clustering Illusion)
تعریف: توهم خوشهای به تمایل انسان برای دیدن الگوها یا خوشههای غیرواقعی در دادهها یا رویدادها گفته میشود. سوگیری توهم خوشهای زمانی رخ میدهد که افراد الگوهایی را در دادههای کاملاً تصادفی مشاهده میکنند، حتی اگر هیچ الگوی واقعی وجود نداشته باشد. این تمایل ذهنی باعث میشود افراد درک اشتباهی از دادهها داشته باشند و ارتباطاتی را بین عوامل مختلف پیدا کنند که درست نیست و در واقع تنها یک تصادف است.
در معاملهگری: در بازارهای مالی، این سوگیری میتواند منجر به ایجاد فرضیات اشتباه درباره روندهای بازار یا رفتار قیمت شود و باعث شود که معاملهگران به اشتباه نتیجهگیری کنند که رویدادهای تصادفی یا نوسانات بازار، نشاندهنده یک الگوی خاص هستند. به عنوان مثال، اگر چند بار در یک بازه زمانی کوتاهمدت قیمت یک دارایی افزایش یا کاهش پیدا کند، معاملهگر ممکن است به اشتباه فکر کند که یک روند مشخص شکل گرفته است یا الگویی است که همیشه تکرار خواهد شد. در حالی که این تغییرات فقط به طور تصادفی اتفاق افتادهاند.
راهکار: برای مقابله با توهم خوشهای، بهتر است که به جای تمرکز بر الگوهای ظاهری، به دادهها و تجزیه و تحلیلهای معتبر و جامع توجه کنید. استفاده از ابزارهای آماری و فنی میتواند به شما کمک کند تا از تفسیر نادرست دادهها و ایجاد الگوهای کاذب جلوگیری کنید. همچنین به یاد داشته باشید که بازار همیشه رفتار تصادفی و غیرقابل پیشبینی دارد.
۳. سوگیری اثر هالهای (Halo Effect Bias)
تعریف: سوگیری اثر هالهای به تمایل انسان برای ارزیابی کلی یک شخص یا وضعیت بر اساس ویژگیهای برجسته و قابل توجه آن (حالا مثبت یا منفی) گفته میشود. این سوگیری باعث میشود که وقتی یک ویژگی خاص از چیزی یا کسی مورد توجه قرار گیرد، تاثیر آن ویژگی بر سایر جنبههای آن شخص یا وضعیت بزرگتر از آنچه که در واقعیت است، به نظر برسد. به عبارت دیگر، وقتی یک ویژگی مثبت یا منفی از فرد یا موقعیت مورد توجه قرار میگیرد، ذهن ما تمایل دارد تا این ویژگی را به سایر جنبهها نیز نسبت دهد و به آنها نیز همان ارزیابی را اعمال کند.
در معاملهگری: در دنیای معاملهگری، سوگیری اثر هالهای ممکن است باعث شود که یک معاملهگر یک دارایی یا سهام را فقط بر اساس یک ویژگی خاص (مثلاً رشد قیمت اخیر یا شهرت شرکت) مثبت ارزیابی کند و سایر عوامل مهم را نادیده بگیرد. این نوع سوگیری ممکن است باعث شود که یک معاملهگر به طرز غیرمنطقی به یک دارایی وابسته شود و تصمیمات غلط بگیرد. اگر یک معاملهگر در ابتدا از تحلیل یک سهام نتیجهی مثبتی بگیرد، ممکن است بهطور ناخودآگاه سایر اطلاعات مربوط به آن سهام را بهصورت خوشبینانهتری ارزیابی کند. حتی اگر این اطلاعات در واقعیت منفی باشند.
راهکار: برای مقابله با سوگیری اثر هالهای، ضروری است که به تمام جوانب و ویژگیهای یک موقعیت معاملاتی نگاه کنید. همچنین از قضاوت بر اساس تنها یک ویژگی خودداری کنید. داشتن یک رویکرد جامع و ارزیابی تمامی اطلاعات موجود میتواند به شما کمک کند تا از این سوگیری اجتناب کنید.
۴. سوگیری لنگر انداختن (Anchoring Bias)
تعریف: سوگیری شناختی لنگر انداختن زمانی رخ میدهد که افراد بیش از حد به اولین اطلاعاتی که دریافت کردهاند، تکیه میکنند. این اطلاعات اولیه که بهطور ناخودآگاه بهعنوان «لنگر» در نظر گرفته میشود، تأثیر زیادی بر تصمیمگیریهای بعدی میگذارد. حتی اگر اطلاعات جدیدتر و معتبرتری در دسترس باشد، افراد تمایل دارند به همان دادههای اولیه پایبند بمانند. این سوگیری میتواند منجر به تصمیمات ضعیف یا نادرست در تحلیل بازار یا انتخابهای معاملاتی شود.
در معاملهگری: فرض کنید قیمت یک دارایی را در ۲۰۰ هزار تومان بررسی کردید و حال به ۱۰۰ هزار تومان کاهش مییابد. ممکن است این کاهش باعث شود تصور کنید که دارایی در حال حاضر «ارزان» است و باید بخرید. درصورتی که به عوامل بنیادی یا دادههای جدید بازار توجه نکردهاید.
راهکار: برای جلوگیری از این سوگیری، همیشه دادههای جدید را ارزیابی کنید و تصمیمات خود را بر اساس تحلیل بهروز بگیرید. اطلاعات گذشته میتوانند مفید باشند، اما نباید تنها معیار تصمیمگیری باشند.
۵. سوگیری دسترسپذیری (Availability Heuristic)
تعریف:سوگیری دسترسی زمانی رخ میدهد که افراد احتمال وقوع یک رویداد را بر اساس مثالهایی که بهراحتی به ذهنشان میآید، ارزیابی میکنند. این مثالها معمولاً واضح یا بهیادماندنی هستند. افراد در این حالت بیشتر به اطلاعاتی که به راحتی در دسترسشان قرار میگیرد، تکیه میکنند. این سوگیری میتواند باعث شود که افراد رویدادهای نادر یا غیرمعمول را شایعتر از آنچه که واقعاً هستند، تصور کنند.
در معاملهگری: برای مثال، اگر خبر سقوط بزرگ بازار را بشنوید، ممکن است فکر کنید این اتفاق خیلی محتمل است، حتی اگر احتمال واقعی آن پایین باشد. یا اگر دوستی با یک رمزارز سود کرده باشد، ممکن است تصور کنید سرمایهگذاری در آن انتخاب خوبی است. این تصور صرفاً به خاطر برجسته شدن این اطلاعات در ذهن شماست.
راهکار: بهجای اعتماد به اخبار یا تجربیات شخصی، به دادههای واقعی و تحلیلهای دقیق بازار تکیه کنید. آمار و دادههای بلندمدت، ابزار بهتری برای تصمیمگیری هستند.
جهت مطالعهی بیشتر: ۴ سوگیری رایج در معاملهگری که باید از آنها آگاه باشید
آگاهی از انواع سوگیری در معاملهگری به شما کمک میکند تا ذهنتان رو بهتر بشناسید و یاد بگیرید چطور شما را گول میزند! :)) با شناسایی این سوگیریها و تأثیرات آنها در فرآیند تصمیمگیری، میتوانید تحلیلهای دقیقتر و هوشمندانهتری داشته باشید. با مدیریت این سوگیریها، میتوانید از اشتباهات رایج در دنیای معاملهگری جلوگیری کنید و عملکرد بهتری در بازارها و تصمیمات مالی داشته باشید.