مانند بسیاری از از کارهای سخت و جدی دیگر، موفقیت در معاملهگری نیاز به زمان، صبر و تلاش و تمرین زیاد دارد. به همین دلیل است که بسیاری از مبتدیان در اولین تلاش خود، موفق به معاملهگری سودده نمیشوند. در واقع، منابع رایج تخمین میزنند که تنها ۲ درصد از معاملهگران تازه کار در نهایت موفق به کسب درآمد میشوند.
بنابراین چه چیزی باعث میشود که به هر حال برای مبتدیان سخت باشد که به معامله بپردازند؟
دلایل بیشماری وجود دارد که معاملهگران فورکس در وبلاگها و انجمنهای مختلف مطرح میکنند، اما فکر میکنم میتوان آنها را به پنج مورد محدود کرد:
۱. حساب معاملاتی خود را منفجر کردند.
اگر پولی برای معامله وجود نداشته باشد، معاملهگری چه فایدهای دارد؟
یکی از رایجترین اشتباهات معاملهگران تازهکار این است که آنها به اعماق استخر معاملاتی میروند، بدون اینکه تلاش کنند تا یاد بگیرند که چگونه از غرق شدن در ضرر جلوگیری کنند.
آنها بدون در نظر گرفتن ریسکها و احتمالات مختلف، اولین موقعیتی را که به نظرشان خوب میآید برای معامله انتخاب میکنند و به امید بهترین اتفاقات هستند. از آن جایی که آنها دانش اولیه درمورد همبستگیهای اقتصادی و مدیریت ریسک ندارند، بیشتر از اینکه برنده شوند، بازنده میشوند!
بدیهی است که این نوع عملکرد ناپایدار است و یکی از مطمئنترین راهها برای دریافت مارجین کال میباشد!! به همین علت مدیریت ریسک از اهمیت بالایی برخوردار است!
این مقاله را هم بخوانید: ۴ نکته در مواجهه با ناامیدی در معاملهگری
۲. معاملهگری، چیزی که انتظار داشتند نیست!
تازهکارهایی که فریب چشمانداز پول آسان را میخورند، غالباً وقتی متوجه میشوند که چه راه سختی را در پیش دارند، ناامید میشوند.
افرادی هستند که مایل به انجام کار سخت هستند، اما به اندازهی کافی پول از دست میدهند که دیگر نمیتوانند به وعدههای خود عمل کنند.
عدم بدست آوردن سودهایی که فکرشان را میکردند، تازهکارها را به سمت تسلیم شدن سوق میدهد. در بعضی موارد، افرادی هستند که حتی معاملهگری فورکس را کلاهبرداری میدانند!! (برخی کارگزاران مشکوک هستند، اما کل صنعت اینطور نیست.)
یکی از راههای جلوگیری از این امر این است که هنگام انتخاب کارگزار خود دقت لازم را انجام دهید. به هر حال، شما پول واقعی را به خطر میاندازید.
۳. آنها از ضررهای خود دلسرد شدهاند.
برای اینکه یک معاملهگر موفق باشید، باید بدانید که از دست دادن پول، به همان اندازهی سود کردن، بخشی از معاملهگری است. هیچ چیزی نمیتواند حتی بزرگترین معاملهگران را از ضرر کردن دور کند.
متاسفانه، معاملهگران معمولاً قبل از اینکه به طور مداوم سودآور شوند، ضررهای زیادی را متحمل میشوند.
راه حل این مشکل آن است که یک سقف مشخصی برای ضررهای خود در نظر بگیرید و به آن پایبند باشید. همچنین باید طرز فکر انتقام از بازار را کنار بگذارید چون بازار از شما بسیار قویتر است!
۴. آنها نمیتوانند به فضای بازار برگردند.
کسانی که به اندازهی کافی معامله کردهاند، احتمالاً برای مدتی در جریان اخبار و وضعیت بازار بودن را تجربه کردهاند. آنها با مضامین فعلی بازار هماهنگ هستند، به نظر میرسد بهترین فرصتهای معاملاتی را پیدا میکنند و کنترل خوبی بر احساسات خود در هنگام معامله دارند.
اگر به ناچار برای مدتی از فضای بازار دور باشند، برگشتن به آن سخت است! معاملهگران باتجربه میدانند که بازگشت به فضای بازار و به روز رسانی اتفاقات و اخبار، درصورتی امکانپذیر است که برای آن سخت تلاش کنند.
اما همهی معاملهگران انگیزهی کافی برای بازگشت را ندارند. برخی از آنها نمیتوانند ضررهای خود را فراموش کنند و برخی هم پس از مدتی علاقهی خود را از دست میدهند.
۵. معاملهگری برای آنها نیست!
بهترین و سادهترین توضی برای افرادی که پا پس کشیدهاند، این است که بازارهای مالی و معاملهگری شغل مناسب آنها نیست.
باز هم، به خاطر این موضوع نه میتوان شخص را مقصر دانست نه بازار را! به هر حال علاقهی افراد متفاوت است و نباید کسی را مجبور به انجام کاری کرد.
ممکن است یک معاملهگر، علاقهای به ریسک کردن پول خود در نوسانها نداشته باشد. یا شاید او نمیتواند معامله گری را در سبک زندگی فعلی خود جای دهد. شاید هم به طور کامل به معاملهگری علاقهای ندارد.
به یاد داشته باشید که معاملهگری یک بیزنس است٬ این یک برنامه برای سریع پولدار شدن نیست که فقط به چند ساعت در روز نیاز داشته باشد! قمار هم نیست! معاملهگری میتواند مفید و سودآور باشد، اما، مانند هر کار سخت و جدی دیگری، نیازمند تلاش و استمرار فراوان است.
بنابراین، آیا فکر میکنید آنچه را که برای معاملهگر شدن لازم است، دارید؟