حداکثر ارزش قابل استخراج (MEV)(Maximum/Miner Extractable Value) مفهومی است که اخیرا توجه زیادی را در دنیای بلاکچین و امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) به خود جلب کرده است.
به حداکثر مقداری اشاره دارد که میتواند از یک پروتکل DeFi معین یا قرارداد هوشمند، توسط یک کاربر یا گروهی از کاربران، استخراج شود. MEV به یک عامل مهم در تعیین سودآوری استراتژیهای DeFi تبدیل گردیده و این موضوع منجر به ظهور ابزارها و تکنیکهای جدید برای به حداکثر رساندن بازدهی شده است.
در این مقاله، مفهوم MEV را با جزئیات و مفاهیم آن برای اکوسیستم DeFi بررسی خواهیم کرد.
نقش MEV در اکوسیستم ارزهای دیجیتال
MEV یا حداکثر ارزش قابل استخراج، نقش مهمی در اکوسیستم ارزهای دیجیتال، به ویژه در زمینه اتریوم دارد.
اعتبارسنجهای بلاکچین که در واقع بلاکهای جدیدی را در شبکه ایجاد میکنند، با دستکاری ترتیب تراکنشها در بلاکها، میتوانند ارزش اضافی یا همان MEV به دست آورند. این دستکاری که اغلب از آن به عنوان «پیشرو» یا (front-running) یاد میشود، میتواند منبع سود بیشتری برای ماینرها فراهم کند. این سود فراتر از پاداشهای استاندارد ایجاد بلاک و یا gas fee برای انجام کارها میباشد. اغلب ماینرها تراکنشها را از طرف شخص ثالث سفارش میدهند و معمولاً مقدار زیادی از درآمد را برای انجام این کار «رشوه» یا (bribed) میگیرند.
MEV نتیجهی ماهیت غیرمتمرکز فناوری بلاکچین است. در بازارهای مالی سنتی، دستورات تراکنشها به صورت دقیق اجرا میشوند تا از front-running جلوگیری گردد. اما در دنیای غیرمتمرکز کریپتوکارنسی، ماینرها آزادند تا تراکنشها را به دلخواه خود ترتیب دهند. این آزادی، درحالی که برای ماهیت غیرمتمرکز بلاکچین صحیح است، میتواند منجر به موقعیتهایی شود که استخراج کنندگان تراکنشهایی را که بیشترین MEV را به آنها ارائه میدهند، اولویت قرار دهند.
زمانی که مقدار ارز دیجیتال قفل شده به اندازهی کافی بالا باشد، MEV حتی میتواند ماینرها را تشویق کند تا فورکهای بلاکچین ایجاد کنند، که به طور بالقوه تراکنشهای آینده را مختل کرده و امنیت لایهی اجماع را به خطر میاندازد. (فورکهای بلاکچین زمانی ایجاد میشوند که یک بلاکچین به دو مسیر بالقوه رو به جلو واگرا میشود. وصعیتی که زمانی رخ میدهد که دو یا چند بلاک، ارتفاع بلاک یکسانی داشته باشند.)
این مطلب را از دست ندهید! استیکینگ چگونه کار میکند و بازدهی آن از کجا میآید؟
استراتژیهای متداول MEV
آربیتراژ و فرانت رانینگ
یکی از سناریوهای رایج که در آن MEV وارد عمل میشود، در زمینهی مبادلات غیرمتمرکز (DEX) است. زمانی که قیمت یک توکن در دو DEX مختلف، یکسان نباشد، فرصت «آربیتراژ» به وجود میآید که در آن فرد یا «آربیتراژور» از اختلاف قیمت بین مارکتهای مختلف سود میبرد. این موضوع در طراحی DEXها گنجانده شده است. ماینرهایی که از این فرصت آگاه هستند، میتوانند بلاکهای خود را به گونهای ترتیب دهند که از این فرصتهای آربیتراژ قبل از معاملهگران دیگر بهرهبرداری کنند و عملا آنها را front-running کنند.
اجرای برگشتی یا بک رانینگ
یکی دیگر از روشهای رایج استخراج، «اجرای برگشتی» یا (back-running) است. این زمانی اتفاق میافتد که یک ماینر پس از مشاهدهی یک سفارش خرید بزرگ، سفارش فروش را ارسال میکند. این تکنیک به ماینر اجازه میدهد تا در فشار خرید بفروشد و در نتیجه سود خود را افزایش دهد.
معاملات ساندویچی
معاملات ساندویچی تکنیک دیگری است که در آن ماینرها سفارش فروش را بلافاصله پس از معاملهای که بر قیمت بازار تاثیر میگذارد، ارسال میکنند و دقیقاً قبل از آن هم سفارش خرید ثبت میکنند. این تضمین میکند که ماینر از نوسانات قیمت ناشی از معاملات خودش سود میبرد.
دیگر روشها
ماینرها همچنین از ابزارهای مختلفی برای کمک به حداکثر ارزش قابل استخراج، استفاده میکنند. به عنوان مثال، وامهای فلش به ماینرها اجازه میدهد تا در یک تراکنش واحد، وام بگیرند، استفاده کنند و سپس وجوه را بازپرداخت کنند. این قابلیت آنها را قادر میسازد تا معاملات سودآور را بدون نیاز به سرمایه اولیه انجام دهند.
Jaredfromsubway.eth نامی است که با یکی از شناختهشدهترین رباتهای MEV در فضای اتریوم مرتبط است. این ربات تنها در چند ماه با اجرای استراتژیهای متداول MEV میلیونها دلار درآمد داشته است.
استراتژیهایی برای کاهش بهرهبرداری MEV در ارزهای دیجیتال
همانطور که چشمانداز ارزهای دیجیتال به تکامل خود ادامه میدهد، استراتژیهای کاهش تاثیر بهرهبرداری از MEV نیز ادامه مییابد.
یک رویکرد موثر، استفاده از خدمات توالی منصفانه (FSS)(Fair Sequencing Services) است. FSS یک سرویس غیر متمرکز سفارش تراکنش است که هدف آن تضمین انصاف و قابل پیشبینی بودن در رتبهبندی تراکنشهاست. که این موضوع فرصتهای MEV را کاهش میدهد. با استفاده از FSS در مجموعههای لایه ۲، مثل Arbitrum، اقتصاد قرارداد هوشمند میتواند مقیاسپذیر شود و پیامدهای منفی MEV را به حداقل برساند.
استراتژی دیگر، استفاده از تراکنشهای خارج از زنجیره و دستهبندی است. هنگامی که کاربران برنامه غیرمتمرکز تراکنشها را امضا میکنند و معاملات خارج از زنجیره را با اولویتهای سفارش ارسال میکنند، همه تراکنشها میتوانند در یک دسته تسویه شوند. این عمل، سارماندهی مجدد تراکنشها را بیاهمیت میکند. چرا که تمامی معاملات بدون در نظر گرفتن ترتیب، هزینهی یکسانی دارند که باعث دشوارتر شدن تکرار میشود. این، پیچیدگی را برای ماینرها یا اعتباردهندگانی کخ برای استخراج MEV تلاش میکنند، افزایش میدهد. در نتیجه کاربران را در برابر «مالیات نامرئی» محافظت مینماید.
همچنین پروتکلهایی در حال توسعه هستند که به کاربران اجازه میدهند کنترل بیشتری بر تراکنشهای خود داشته باشند. به عنوان مثال، کاربران میتوانند حداکثر لغزشی که مایلند در یک تراکنش بپذیرند را مشخص نمایند. این امر پتانسیل استخراجکنندگان را برای بهرهبرداری از تفاوتهای قیمتی بین زمان ارائه تراکنش و زمان اجرای آن محدود میکند و در نتیجه تأثیر MEV را کاهش میدهد.
در حالی که این استراتژیهای کاهش امیدوارکننده هستند، مهم است که توجه داشته باشیم حذف کامل MEV در یک سیستم غیرمتمرکز، یک چالش پیچیده است. با این وجود، با درک و اجرای این استراتژیها، کاربران میتوانند بهتر از خود در برابر بهرهبرداری MEV محافظت کنند و به اکوسیستم ارزهای دیجیتال منصفانهتر و کارآمدتر کمک کنند.