چطور یک تریدینگ پلن بسازیم؟

چطور یک تریدینگ پلن بسازیم؟

تریدینگ پلن یک عنصر کلیدی برای معامله‌گران است.

آیا گاهی اوقات در معامله‌گری احساس گمراهی می‌کنید و بهترین فرصت‌های معاملاتی را از دست می‌دهید؟ بسیاری از معامله‌گران مبتدی مدام تایم‌فریم خود را تغییر می‌دهند، به دنبال سیگنال‌های مختلف می‌روند و بدون برنامه پیش می‌روند. در نهایت برای انجام معاملات خوب، خیلی دیر می‌شود.

این رویکرد واکنشی نه تنها انرژی شما را تخلیه می‌کند، بلکه اغلب منجر به اشتباهات معاملاتی هیجانی مانند معامله‌گری انتقام‌جویانه یا اورترید می‌شود. این باعث می‌شود که در پایان هفته‌ی معاملاتی احساس هستگی و ناامیدی به وجود آید.

این موضوع در تضاد با معامله‌گری محتاطانه است. حالتی که معامله‌گران حرکت قیمت را با استفاده از تحلیل تکنیکال درست و اصولی پیش‌بینی می‌کنند و به طور مداوم تصمیمات خود را طبق چک لیست از پیش تعیین شده می‌گیرند. معامله‌گران موفق معمولاً جلسه‌ی معاملاتی خود را از قبل برنامه‌ریزی می‌کنند و سپس به سادگی بر اساس برنامه‌ی خود پیش می‌روند. این موضوع باعث می‌شود که نتایج منسجم‌تر و باثبات‌تری داشته باشند.

برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر هوشمند، از یک تریدینگ پلن استفاده کنید. با پایبندی به یک برنامه‌ی معاملاتی، می‌توانید نظم و انضباط را رعایت کنید، تصمیمات هیجانی و بدون فکر را به حداقل برسانید و معاملات خود را به روز نمایید.

 

یک معامله، فراتر از یک نقطه‌ی ورود است

زمانی که از معامله‌گران درمورد استراتژی معاملاتی‌شان می‌پرسید، بیشتر آن‌ها به شما می‌گویند که چطور نقاط ورود معامله را پیدا می‌کنند و از چه پارامترهایی برای تایید ورود به معامله استفاده می‌کنند. اگرچه انتخاب یک قیمت ورود مناسب، مهم است، اما زمانی که صحبت از یک استراتژی کامل می‌شود، کافی نیست.

برای ایجاد یک استراتژی معاملاتی کامل، معامله‌گران باید پیش‌فرض استراتژی کلی را تعریف کنند. قوانینی را برای حد ضرر تعیین نمایند و به صورت دقیق هدف‌گذاری کنند. درمورد نحوه‌ی مدیریت معاملات خود شفاف باشند و یک رویکرد ثابت مدیریت ریسک تعریف کنند.

هدف از ایجاد یک استراتژی معاملاتی کامل، ایجاد ثبات بیشتر در معاملات است. ثبات در تصمیمات معامله‌گری شما در نهایت منجر به ثبات در رشد حساب شما خواهد شد.

یک تریدینگ پلن، بر اساس استراتژی معاملاتی شما ساخته می‌شود و در طول روز، تصمیم‌گیری شما را در مسیر درست هدایت می‌کند و معاملات شما را بهینه می‌نماید.

 

پنج عنصر کلیدی یک تریدینگ پلن

بیایید اجزای مختلف یک تریدینگ پلن را بررسی کنیم و درک کنیم که چگونه می‌تواند رفتارهای معاملاتی را بهینه نماید و یک محیط بدون استرس برای معامله‌گران ایجاد کند.

در حالی که تفاوت‌های بسیاری در ساختن تریدینگ پلن وجود دارد، چارچوب کلی زیر باید برای معامله‌گران مناسب باشد.

 

۱. شرایط کلی چارت

به طور معمول تجزیه و تحلیل قیمت در تایم‌فریم بالاتر شروع می‌شود تا یک ایده‌ی کلی از شرایط بازار و روند تعیین گردد.

می‌توانید تایم‌فریم روزانه را به عنوان تایم‌فریم بالاتر خود انتخاب کنید. تایم‌فریم Daily، گزینه‌ی مناسبی برای معامله‌گری روزانه است. در بازه‌ی زمانی بالاتر، جهت کلی روند را شناسایی می‌کنید. این به انتخاب معاملات کمک می‌کند زیرا معامله در جهت روند در بازه‌ی زمانی بالاتر، به طور کلی رویکرد بهتری در نظر گرفته می‌شود.

سطوح حمایت و مقاومت از تایم‌فریم بالاتر، وزن بیشتری دارند. بنابراین معامله‌گران باید قبل از رفتن به تایم‌فریم پایین‌تر، سطوح قیمتی را در تایم‌فریم‌های بالاترترسیم نمایند. جست‌وجوی اعداد رند مهم و ترسیم نواحی عرضه و تقاضای قبلی، از جمله راهکارهایی برای ترسیم این سطوح هستند.

اسکرین‌شات تایم فریم روزانه زیر، قیمت حال حاضر را در یک جهت صعودی نشان می‌دهد. بالای قیمت یک سطح مقاومت و یک ناحیه‌ی عرضه است. همچنین دو سطح حمایتی مهم و عدد رند 0.8000 را می‌توان در زیر قیمت فعلی مشاهده کرد.

اسکرین‌شات تحلیل چارت

تحلیل روند نشان می‌دهد که جست‌وجوی فرصت‌های معاملاتی صعودی در تایم‌فریم‌های پایین‌تر، با روند فعلی بیشتر هم‌خوانی دارد. معاملات نزولی در شرایط فعلی منطقی نخواهد بود. تحلیل روند بازه زمانی بالاتر به عنوان اولین فیلتر جهت معامله عمل می‌کند.

معامله‌گران صعودی باید از سطوح مقاومت در بالا آگاه باشند. چنین سطوحی می‌توانند به عنوان سطوح هدف برای معامله‌گران صعودی احتمالی در تایم‌فریم‌های پایین، استفاده شوند.

 

۲. شناسایی ستاپ

اگرچه بازه زمانی بالاتر یک محیط روند کلی را نشان می‌دهد، اما معامله کردن بدون تحلیل و بررسی تایم‌فریم‌های پایین‌تر در رویکرد معامله‌گری روزانه، توضیه نمی‌شود.

در بازه‌ی زمانی پایین‌تر، معامله‌گران به دنبال معیارهای ورود خاص می‌گردند و یک تریدینگ پلن پیرامون قوانین استراتژی انتخابی خود، ایجاد می‌کنند. انواع بیشماری از استراتژی‌های معاملاتی وجود دارد که یک معامله‌گر می‌تواند از بین آن‌ها انتخاب کند. در واقع استراتژی معاملاتی، چیزی جز قوانینی که معامله‌گران برای خود، به منظور کسب سود، وضع می‌کنند، نیست! هدف از این مقاله معرفی یا آموزش یک استراتژی معاملاتی خاص نیست، بلکه نشان دادن رویکرد کلی تکنیک بالا به پایین تریدینگ پلن می‌باشد.

برای این مقاله، می‌توانیم یک سیستم متداول pullback trend-following را انتخاب کنیم. به جای اینکه بر اساس تایم‌فریم روزانه، خیلی سریع وارد یک معامله‌ی long شویم، بهتر است منتظر ماند تا قیمت با حرکت به پایین‌تر، نقطه‌ی ورود بهتری را ارا‌ئه دهد.

اسکرین‌شات زیر، تایم‌فریم ۵ دقیقه‌ای را نشان می دهد. به جای تعقیب روند صعودی در تایم‌فریم روزانه، معامله‌گر پول‌بک، منتظر می‌ماند تا قیمت به نقطه‌ی برگشت روزانه (خط بنفش) برگردد و یک الگو را نشان می‌دهد که می‌تواند برای معاملات بریک‌اوت استفاده شود.

اسکرین‌شات تحلیل چارت بریک اوت

تریدینگ پلن‌ها معمولاً از فرمت اگر-آنگاه پیروی می‌کنند. بخش «اگر» شرایط خاصی در چارت که معامله‌گر منتظر آن است، می‌باشد. و بخش «آنگاه» عملی که معامله‌گر قرار است در پاسخ به آن انجام دهد را توصیف می‌کند.

در این مثال، تریدینگ پلن اگر-آنگاه به شرح زیر است: اگر قیمت به نقطه‌ی Daily Pivot حرکت کند و سپس یک الگو در چارت رخ دهد، آنگاه من به یک معامله‌ی Long پس از شکست الگو وارد خواهم شد.

 

۳. پارامترهای معامله: حدضرر، هدف‌ها و مدیریت معامله

اسکرین‌شات زیر نشان می‌دهد که سناریوی اگر-آنگاه تریدینگ پلن همانطور که پیش‌بینی می‌شد در حال باز شدن است. در این مرحله قیمت سیگنال ورود به معامله را به ما می‌دهد.

اکنون، معامله‌گر باید قوانین تریدینگ پلن را برای حدضرر و حدسود، دنبال کند. اکثر معامله‌گران، تمام وقت و انرژی خود را بخاطر وسواس درمورد یک ورود بی‌نقص، هدر می‌دهند. در صورتی که از سایر بخش‌های استراتژی معاملاتی خود غافل می‌شوند.

قرار دادن حد ضرر و حد سود جنبه‌های بسیار مهمی از یک استراتژی معاملاتی خوب است. حد ضرر و سود شما مستقیماً بر میزان بُرد و زمان نگهداری معاملات شما تاثیر می‌گذارد. هر دوی آن‌ها، معیارهای حیاتی برای یک استراتژی معاملاتی هستند.

اگرچه هدف این مقاله توضیح رابطه‌ی پارامتر معامله نیست، اما یک توضیح مختصر می‌تواند در این مرحله مفید باشد: هر چه حد ضرر از نقطه‌ی ورودی دورتر باشد، رسیدن قیمت به سطح حد ضرر دشوارتر است. از سوی دیگر، دستیابی به استاپ‌لاس نزدیک‌تر، برای قیمت آسان‌تر است و در نتیجه، وین‌ریت شما را کم‌تر می‌کند. رابطه‌ی بین حد سود و وین‌ریت هم به این شرح است: هرچه سفارش شناسایی سود شما دورتر از نقطه‌ی ورود قرار گیرد، احتمال کمتری برای رسیدن قیمت به هدف وجود دارد. در عین حال، زمان برگزاری معاملات شما نیز بالا خواهد رفت. هر چه هدف شما به نقطه‌ی ورودی، نزدیک‌تر باشد، احتمال رسیدن قیمت به آن بیشتر است و زمان نگهداری کوتاه‌تر می‌شود.

مهم‌ترین جنبه‌ی حد ضرر و شناسایی سود، این است که معامله‌گر یک رویکرد ثابت را دنبال می‌کند و قوانین یکسانی را برای هر معامله اعمال می‌کند. قوانین متفاوت در هر معامله، ناهماهنگی‌های زیادی را در معاملات شما ایجاد می‌کند و منجر به یک نتیجه‌ی معاملاتی غیر متعادل می‌گردد. در حالت ایده آل، همه‌ی معاملات باید از قوانین معاملاتی یکسانی پیروی کنند.

 

این مطلب را هم مطالعه کنید: ۴ دلیل عدم پایبندی تریدرها به تریدینگ پلن

 

۴. مدیریت ریسک: تعیین حد ریسک برای هر معامله

هنگام ورود به معامله، محاسبه‌ی حجم پوزیشن نیز باید انجام شود. اشتباه رایج در اینجا این است که یک معامله‌گر اندازه‌ی یکسانی را برای همه‌ی معاملات انتخاب می‌کند. این میانبر به ظاهر می‌تواند به تفاوت‌های منفی چشمگیری در نتایج نهایی منجر شود. بگذارید توضیح دهم.

در بازار فورکس، کریپتو یا آتی، ابزارهای مختلف دارای ارزش پوینت متفاوتی هستند. در فورکس، تفاوت در ارزش‌های ارز بر تصمیم‌گیری حجم معاملات تاثیر می‌گذارد. معامله‌گری که از یک لات مطلق یا شماره قرارداد برای همه‌ی معاملات استفاده می‌کند، به معاملات مختلف وزن‌های متفاوتی می دهد. هرچه ارزش پوینت بالاتر باشد، یا ارز گران‌تر باشد، معامله‌گر برای دستیابی به همان سطح ریسک، معاملات کمتری برای خرید یا فروش دارد.

به طور معمول، معامله‌گران باید یک سطح ریسک مبتنی بر درصد را برای معاملات خود انتخاب کنند. بیشتر کتب معاملاتی حجم پیشنهادی برای هر معامله را چیزی بین ۰/۵ تا ۲ درصد تعیین کرده‌اند. این بدان معنی است که با حجم ۱ درصد در یک حساب ۱۰ هزار دلاری، ضرر نباید بیشتر از ۱۰۰ دلار شود.

شاید این کمی پیچیده‌تر از آنچه که هست، به نظر برسد. محاسبه‌ی حجم پوزیشن ساده است: برای محاسبه‌ی صحیح حجم هر معامله، تمام چیزی که معامله‌گر نیاز دارد، فاصله‌ی بین قیمت ورود و سطح حد ضرر است. ماشین‌حساب‌های آنلاین برای راحت‌تر کردن این کار برای شما وجود دارد.

یک نکته‌ی مهم درمورد قوانین تعیین حجم پوزیشن در تریدینگ پلن شما وجود دارد:

شما باید سطح ریسک درصدی را انتخاب کنید که برای همه‌ی معاملات آینده اعمال می‌شود. این عدد برای شما هر چه باشد، باید از این سطح ریسک برای همه‌ی معاملات استفاده کنید. هرچه بیشتر از سطح ریسک خود منحرف شوید، نویز و ناهماهنگی بیشتری در نتایج معاملات خود خواهید داشت.

 

۵. استراتژی خروج: نقاط ورود و خروج را از پیش تعیین کنید!

اسکرین‌شات زیر نتیجه‌ی نهایی را نشان می‌دهد. قیمت بالاتر رفت و به منطقه عرضه‌ی روزانه بازگشت که در ابتدای این مقاله شناسایی کردیم.

تریدینگ پلن

وقتی صحبت از استراتژی‌های خروج به میان می‌آید، معامله‌گران بسته به رویکرد کلی معاملات می‌توانند بین گزینه‌های مختلف یکی را انتخاب کنند:

  • معامله‌گران روزانه اغلب از یک استراتژی خروج در پایان روز استفاده می‌کنند که به موجب آن هر پوزیشن باز را در پایان روز معاملاتی می‌بندند. در معاملات به آن خروج مبتنی بر زمان گفته می‌شود.
  • استراتژی‌های معاملاتی سویینگ معمولاً خروج مبتنی بر زمان ندارند و معاملات خود را برای مدت زمان طولانی نگه می‌دارند.
  • یک خروج با پایان باز (Open-ended exit) شامل یک سطح سود از پیش تعیین شده نمی‌شود. معامله‌گرانی که از یک خروج با پایان باز استفاده می‌کنند، معمولاً از استراتژی حد ضرر دنبال کننده (Trailing SL) استفاده می‌کنند. تغییر جای حدضرر پشت میانگین متحرک یک انتخاب رایج است. به این ترتیب، معامله‌گران امیدوارند که سود خود را در طول دوره‌های روند طولانی به حداکثر برسانند.
  • یک رویکرد خروج ثابت (Fixed exit) از اوردرهای از پیش‌تعیین شده‌ی شناسایی سود استفاده می‌کند (Take Profit). در مثال چارت این مقاله، معامله‌گر می‌توانست در زمان ورود به معامله، سطح شناسایی سود را دقیقاً زیر منطقه عرضه قرار دهد. با یک خروج ثابت، معامله‌گر می‌تواند نسبت ریوارد:ریسک معاملات خود را محاسبه کند و رویکرد مدیریت معامله‌ی منفعل‌تری را در مقایسه با خروج با پایان باز، اعمال کند.

همانطور که قبلاً چندین بار در طول این مقاله ذکر شد، انتخاب یک قانون استراتژی خروج خاص و سپس به کار بردن آن به طور مداوم در تمامک معاملات، کلید اصلی معامله‌گری موفق است. هدف یک تریدینگ پلن، استاندارد کردن تصمیم‌گیری است که می‌تواند مزایای زیادی داشته باشد. در بخش بعدی بیشتر به آن می‌پردازیم.

 

۵ مزیت یک تریدینگ پلن که خوب اجرا شده باشد

۱. آمادگی بهتر و کاهش اضطراب

یک تریدینگ پلن دقیق، شما را برای تمامی سناریوهای احتمالی بازار آماده می‌کند. با فکر کردن از قبل در مورد کاری که در موقعیت‌های مختلف انجام خواهید داد، می‌توانید عدم اطمینان و اضطرابی که اغلب در معاملات ایجاد می‌شود را کاهش دهید. توسط تحرکات بازار غافلگیر نخواهید شد و یک مسیر عملی و روشن خواهید داشت که به کنترل بیشتر احساسات در شما کمک می‌کند.

 

۲. تداوم و ثبات بیشتر در معامله‌گری

ثبات یک عنصر کلیدی در معامله‌گری موفق است. یک تریدینگ پلن به شما کمک می‌کند که معاملات خود را یکدست و باثبات پیش ببرید. زیرا به شما حکم می‌کند که مراحل مشابه را دنبال کنید و بر اساس معیارهای از پیش تعریف شده تصمیم بگیرید. این امر از رفتارهای هیجانی، تصادفی یا متناقض جلوگیری می‌کند.

 

۳. بهبود تصمیم‌گیری و مدیریت ریسک

یک برنامه‌ی معاملاتی که به خوبی اجرا شده باشذ، با تعیین قوانین مشخص و واضح برای ورود، خروج و مدیریت ریسک، فرایند تصمیم‌گیری شما را بهبود می‌بخشد. با پیروی از این قوانین، احتمالاتی همچون اورتریدینگ، انتقام‌گیری در معاملات و معامله‌گری با ریسک زیاد، تا حد زیادی کاهش می‌یابد. این رویکرد سیستماتیک در تصمیم‌گیری می‌تواند مدیریت ریسک و رفتار کلی معاملات شما را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد.

 

۴. حذف واکنش‌های احساسی

با تنظیم استراتژی معاملاتی خود در یک برنامه، می‌توانید واکنش‌های احساسی به رویدادهای بازار را به حداقل برسانید. احساسات اغلب می‌توانند منجر به تصمیمات ضعیف شوند. مانند انتخامی پس از باخت یا اعتماد به نفس بیش از حد پس از یک برد. یک تریدینگ پلن به کنترل احساسات شما کمک می‌کند.

 

۵. بهبود عملکرد معاملات در طول زمان

در نهایت، یک برنامه‌ی معاملاتی خوب اجرا شده ممکن است به بهبود عملکرد معاملاتی شما در طول زمان کمک کند. با دنبال کردن مداوم برنامه خود، می‌توانید عملکرد معاملاتی خود را به طور عینی ارزیابی کنید و زمینه‌های بهبود را در تریدینگ ژورنال خود شناسایی نمایید. این روند بهبود مستمر، برای موفقیت بلندمدت در معامله‌گری بسیار مهم است.

 

سخنان پایانی

اهمیت یک تریدینگ پلن

در نتیجه، داشتن یک تریدینگ پلن، ابزاری ضروری برای هر معامله‌گر است. این یک نقشه‌ی راه واضح برای فعالیت‌های معاملاتی شما ارائه می‌دهد، به شما کمک می‌کند تا نظم و انضباط را حفظ کنید، تصمیمات هیجانی را کاهش دهید و تصمیمات معامله‌گری خود را با محیط کلی بازار هماهنگ کنید. این شامل تعریف استراتژی کلی شما، تنظیم قوانین برای ورود و خروج، مدیریت معاملات و ایجاد یک رویکرد مدیریت ریسک است.

 

عناصر مختلف یک تریدینگ پلن

یک برنامه‌ی معاملاتی معمولاً شامل تجزیه و تحلیل کلی چارت، شناسایی ستاپ معاملاتی، تعریف پارامتر‌های مدیریت ریسک مانند حد ضرر و سود، تعیین سطوح ریسک برای هر معامله و از پیش تعریف کردن نقاط ورود و خروج است. از مزایای چنین طرحی می‌توان به آمادگی بهتر، افزایش ثبات در معاملات، بهبود تصمیم‌گیری و مدیریت ریسک، حذف واکنش‌های احساسی و بهبود عملکرد معاملات در طول زمان اشاره کرد.

با به کارگیری مداوم برنامه‌ی معاملاتی خود، در راه تبدیل شدن به یک معامله‌گر منظم‌تر، متمرکزتر و موفق‌تر قدم خواهید برداشت. به یاد داشته باشید، هدف یک برنامه‌ی معاملاتی پیش‌بینی حرکات بازار نیست، بلکه ایجاد چارچوبی برای تصمیم‌گیری صحیح در معاملات است.

موفق باشید!

اشتراک‌گذاری:

مطالب دیگر

سفارش OCO چیست؟
استراتژی معاملاتی

سفارش OCO چیست؟

سفارش OCO (مخففِ: One-Cancels-the-Other) یک جفت سفارش شرطی است که در آن اجرای یکی، دیگری را لغو می‌کند. در این مقاله به آن می‌پردازیم.

بیشتر بخوانید
هجینگ (Hedging) چیست؟
استراتژی معاملاتی

هجینگ (Hedging) چیست؟

هجینگ (Hedging) یا پوشش ریسک، یک استراتژی مدیریت ریسک است که برای کاهش تاثیر تغییرات غیرمنتظره قیمت، استفاده می‌شود.

بیشتر بخوانید